جدول جو
جدول جو

معنی سد کردن - جستجوی لغت در جدول جو

سد کردن
(بِ گَدی دَ)
بستن و استوار کردن:
از چه کنی سد در داد و ستد
فایده در داد و ستد میرسد.
ایرج میرزا.
رجوع به سد شود
لغت نامه دهخدا
سد کردن
مسدود کردن، بستن، مانع شدن، جلوگیری کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
باز دادن، پس فرستادن، نپذیرفتن، کسی یا چیزی را از جایی عبور دادن، گذرانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سر کردن
تصویر سر کردن
شروع کردن، آغاز کردن سخن، افسانه، گریه، ناله یا شکوه
فرهنگ فارسی عمید
(مَ / مِ کَ دَ)
حسد ورزیدن. حسد بردن:
چون کنی با بی حسد مکر و حسد
زآن حسد دل را سیاهی ها رسد.
مولوی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بد کردن
تصویر بد کردن
بدرفتار کردن با او، ظلم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
عودت دادن، پس دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جد کردن
تصویر جد کردن
کوشش کردن سعی کردن: (خیلی جد کردم که رضایت خاطراو را فراهم کنم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حد کردن
تصویر حد کردن
معین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سل کردن
تصویر سل کردن
روانه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سود کردن
تصویر سود کردن
بهره بردن نفع کردن منفعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسد کردن
تصویر حسد کردن
حسد بردن، حسد ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
گدایی کردن، شیر پشمین از برای گد کنند بومسیلم را لقب احمد کنند. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
Disprove, Rebuff, Refute, Reject, Repulse, Skip, Spurn
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
Cool, Chill
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
réfuter, repousser, rejeter, sauter, mépriser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
refroidir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
afkoelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
esfriar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
enfriar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
refutar, rechazar, repeler, omitir, despreciar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
raffreddare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
confutare, rifiutare, respingere, saltare, disprezzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
refutar, recusar, rejeitar, repelir, pular, desprezar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
abkühlen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
反驳 , 拒绝 , 击退 , 跳过 , 蔑视
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
冷却
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
chłodzić, schładzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
obalać, odrzucać, pomijać, gardzić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
спростовувати , відмовлятися , відкидати , відштовхувати , пропускати , зневажати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
охолоджувати , охолоджувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
widerlegen, abweisen, ablehnen, abwehren, überspringen, verschmähen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
опровергать , отвергать , отбрасывать , пропускать , презирать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرد کردن
تصویر سرد کردن
остужать , охлаждать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رد کردن
تصویر رد کردن
weerleggen, afwijzen, afslaan, overslaan, verwerpen
دیکشنری فارسی به هلندی